مجلس در برابر تعرض به قانون سکوت میکند؟ /منبع موردنظر «با عرض شرمندگی مدتی در دسترس نیست!» /ایران و کمینگاه جبهه دوم!
تاریخ انتشار: ۹ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۶۲۲۳۱
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه نهم بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که بازدید رهبر انقلاب از نمایشگاه توانمندیهای تولید داخل، بازتاب وسیع برنامه دولت برای فروش اموال مازاد و تلاش ایران برای روشن شدن ابعاد حمله به سفارت آذربایجان در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
مجلس در برابر تعرض به قانون سکوت میکند؟
عباس عبدی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با تیتر مولدسازی سکوت! نوشت: در روزهای گذشته همزمان دو خبر عجیب در جامعه منتشر شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دلایل این ایده فراوان است. هدف اصلی آن نیز باید رونق تولید و افزایش بهرهوری اقتصادی باشد. ولی دولتهای ما بهطور معمول اموال خود را با این هدف واگذار نمیکنند، بلکه هر گاه پول ندارند، دنبال فروش اموال میروند. دقیقا مثل افزایش قیمت حاملهای انرژی. تازه در این مرحله نیز شفاف وارد عمل نمیشوند و هدف اصلی نوعی توزیع رانت خواهد بود و کمک چندانی هم به افزایش تولید و بهرهوری نمیکند. هنگامی که آلمان شرقی سقوط کرد و با آلمان غربی، آلمان واحد را تشکیل دادند، بسیاری از اموال آنجا با یک مارک فروخته شد، مشروط بر نوسازی و حفظ کارگران و افزایش تولید و... و این به سود همگان بود، ولی در ایران مسیر رانتی طی میشود. نمونه آن کارخانه دنا بود که گل سرسبد کارخانجات به ثمن بخس و تا حدی مجانی واگذار شد و بعد از مدتی که سودهای کلان بردند، کارخانه نیز در سراشیبی قرار گرفت.
بنابراین واگذاریهایی که شفاف بود یا باید شفاف میبود، به آن روز دچار شد، به افراد فاقد صلاحیت واگذار شد که بفروشند و پولی به جیب بزنند یا مثلا دانشگاه بسازند! حالا اگر واگذاریها غیرشفاف باشد نتیجه بدتر است و این نوعی اتلاف و حیف و میل اموال عمومی با توجیه ناکارآمدی اموال و مولد کردن آنهاست!
نکته مهم این مصوبه عدم انتشار و مبانی قانونی آن است. حتی در آن جرم و مجازات هم تعریف شده، در حالی که بدیهیترین ضوابط برای تعیین هر جرمی اعلام عمومی آن است و بدون این ضابطه تعیین جرم، مصداق قبیح بودن مجازات بدون بیان است. جالبتر اینکه اعضای هیات را از تعقیب و پیگرد قضایی مصون کرده است. در حالی که اگر آنان مطابق قانون انجام وظیفه کنند، تعقیب نمیشوند و اگر مطابق آن عمل نکنند باید مورد پیگرد قرار گیرند، مگر اینکه بگوییم فعل و تصمیم آنان عین قانون است؟! که چنین چیزی از عجایب خواهد بود.
در کنار این خبر طرح جدیدی را عدهای از نمایندگان در مجلس ارایه کردهاند که خلاصهاش این است. لطفا حرف نزنید. ما در حال کار هستیم! متنی که باید در موزه قانونگذاری ثبت و ضبط شود و به عنوان کارنامه مجلس کنونی در تاریخ خواهد ماند، متنی که حتی ویژگیهای شکلی یک قانون را ندارد، چه رسد به لحاظ محتوا که ضد آزادی است.
اگر در سال ۱۳۵۷ کسی پیدا میشد و میگفت که در دهه فجر ۴۴ سال پس از انقلاب چنین طرحی در مجلس ارایه خواهد شد، حتما او را به عنوان یک دروغگوی تخریبگر، طرد و مسخره میکردند، ولی امروز به عنوان یک طرح از سوی مجلس انقلابی در دستور کار قرار میگیرد.
ترکیب این دو پدیده، یعنی فساد مطلق و نابودی منابع و فقر بیشتر. مجلسی که باید دنبال گرفتن وظایف از دست رفته خودش باشد و حق قانونگذاری را در انحصار خود بداند، در برابر چنین تعرضی سکوت کرده و به جای آن با ارایه طرح سکوت! سکوت مطلق؛ به یاری آن میرود تا هر گونه که خواستند بِبُرند و بدوزند و در فضایی غیرشفاف، اموال و داراییهای عمومی مردم فقیر را به بخشهای خصولتی و خصوصی ویژه و تحت عناوین گوناگون واگذار کنند. کارنامه این مجلس از این جهات بسیار برجسته است. ولی اگر هم طرح آنان تصویب نشود، جای نگرانی نباید داشته باشند، چون همانطور که طرح صیانت تصویب نشد ولی در عمل بدتر از آن به اجرا در آمد، این نیز در همان مسیر قرار خواهد گرفت. آیا هنوز دنبال تعریف فساد نظاممند هستید؟
ایران و کمینگاه جبهه دوم!
حشمت الله فلاحتپیشه نماینده ادوار مجلس طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: ایران در کوران تحولات تاریخی خود با کمینگاههای مختلفی مواجه بوده که از خیلی از این کمینگاهها گذشته یا در برخی از کمینگاهها دچار مشکل شده ولی بهطور مشخص از بعد جنگ تحمیلی که هشت سال منابع مادی و معنوی ایران را بلعید، بزرگترین تجربه ایران از آن جنگ این بود که از کمینگاههای مختلف پرهیز میکرد و حداقل به صورت مستقیم وارد جنگ نشد. شاید مهمترین کمینگاه، کمینگاه اولین جنگ عراق با آمریکا بود که یک عده صدام را خالد ابن ولید معرفی میکردند و خواهان شرکت ایران در جنگ عراق و آمریکا بودند. بعد از آن کمینگاه سال ۱۳۷۳ کمینگاه طالبان در افغانستان زمانی که دیپلماتها و خبرنگاران ایرانی را شهید کردند و یک فضای احساسی ایجاد کردند که ایران وارد کمینگاه افغانستان شود جایی که هیچ قدرتی از آن پیروز درنیامده است؛ و البته سلسله بحرانآفرینیهای مختلفی که بین ایران و آمریکا به صورت نیابتی بین صهیونیستها با کشور ایران شکل گرفت ولی ایران از کمینگاهها گذر کرده.
اکنون معتقدم جنگ اوکراین یکی از خطرناکترین کمینگاههایی است که در تاریخ ایران جدید باآن مواجه هستیم. گام اول این کمینگاه در حوزه سیاسی بود که متأسفانه میبینیم که ایران کمتر از روسیه تاوان جنگی را نمیدهد که عملا ارتباطی با جمهوری اسلامی ایران ندارد. بخشی از آن ناشی از خباثت همیشگی دشمنان غربی ایران است و بخشی ناشی از سوءاستفاده روسها از توهم رابطه راهبردی تهران و مسکوست. ولی شاید خطرناکتر از این کمینگاه سیاسی یک کمینگاه نظامی است که نسبت به آن هشدار میدهم. مسئولین کشور هشدارهای بنده را در مورد کمینگاه سیاسی اوکراین نادیده گرفتند و وقتی که دیدیم عملا برای اولین بار مساله اوکراین باعث شد که اجماعی در پارلمان اروپایی علیه ایران شکل بگیرد و اروپایی که نقش ارائه دهنده ابتکارات تنشزدایی بین ایران و آمریکا را داشت عملا در کنار مثلث ایران هراسی آمریکا، صهیونیستها و متحدان عرب قرار گرفت. الان هشدار بنده نسبت به کمینگاه نظامی است که خطرناکتر از هرگونه کمینی است که تابحال در روبهروی منافع ملی ایران بوده و آن کمینگاه جبهه دوم است.
روسیه میداند که غرب به دنبال فرسایشی کردن جنگ اوکراین است. به رغم خستگی مردم اوکراین و مردم روسیه از جنگ، آمریکا و برخی کشورهای اروپایی هستند که سعی میکنند جنگ را ادامه دهند و این جنگ آثار کاهندهای در جاهطلبی روسها داشته باشد، معتقدم روسها به دنبال یک کمینگاه جدید هستند و آن ایجاد یک جبهه دوم در خاورمیانه است. جبهه دومی که ایران در کانون آن قرار بگیرد و در خلأ سیاستهای تنشزدایانه بین ایران و غرب، عملا میبینیم که عدهای سعی میکنند که جبهه دومی گشوده شود، جنگ محدودی با ایران شکل بگیرد و این جنگ محدود، جبهه دومی باشد که عملا ایران را در کانون توجهات قرار دهد و به گونهای بار فشار بر روسیه را کاهش دهد. رژیم صهیونیستی که به صورت سنتی همواره سعی کرد از هر امکانی برای کشاندن ایران به یک جنگ استفاده کند. مرتجعان عربی که بزرگترین ربایندگان فرصتهای توسعهای ایران هستند و البته جریانهای نومحافظهکار جنگطلب در آمریکا استقبال میکنند از اینکه در چنین شرایطی ایران را گرفتار یک جنگ کنند و متأسفانه نوعی همسویی بین منافع این مثلث آشوب ساز با منافع نظامی روسها بهوجود آمده. روسهایی که بیمیل نیستند که یک جنگ تازهای حداقل به صورت محدود شکل بگیرد باشد و آن موقع فشار بر روسیه کاهش پیدا کند و کشورهای غربی به سمت دیپلماسی با روسیه بازگردند. جنگی که منجر به بحران انرژی در منطقه خاورمیانه میشود و به همان میزان جایگاه انرژی روسیه را دوباره ترمیم میکند.
اینها مواردی است که شکل گرفته و به مسئولان کشور هشدار میدهم که متأسفانه علاوه بر آن مثلث، بازیگرانی مثل روسیه هم بیمیل نیستند که جبهه دومی شکل بگیرد. این جبهه دوم برای بازیگرانی که نیازمند جنگ هستند از شرق در روسیه و غرب در آمریکا و اروپا و متحدان منطقهای آن، همه منافع خودشان را در این جنگ دنبال میکنند. ولی این جبهه دوم برای ایران یک کمینگاه است؛ کمینگاه خطرناکی که اهداف کسانی که همواره دنبال به چالش کشاندن ایران هستند را تامین خواهد کرد. به همین دلیل معتقدم ایران باید سیاستهای تنشزدایانه را در پیش بگیرد و ضمن اینکه آمادگی نظامی صددرصد خود را مثل همیشه حفظ کند که دچار غافلگیری در هرگونه تحرکی نشود ولی در عین حال هم وارد کمینگاهی نشود که متأسفانه دیگران در آن منافع دارند. اگر جبهه دومی شکل بگیرد، ایران بزرگترین آسیب را خواهد دید و دیگران از این کمینگاه سود خود را خواهند جست.
منبع موردنظر «با عرض شرمندگی مدتی در دسترس نیست!»
روزنامه ج. ان طی یادداشتی با عنوان منبع موردنظر «با عرض شرمندگی مدتی در دسترس نیست!» نوشت: صفحات اینستا و توئیتر اکانت «۱۵۰۰ تصویر» با جمله «با عرض شرمندگی ما نیستیم یک مدت. برمیگردیم. مخلصیم» یک خداحافظی ظاهراً موقت را اعلام کرد. ۱۵۰۰تصویر یک حساب کاربری ضدایرانی در شبکههای اجتماعی توئیتر، اینستاگرام و تلگرام بود که ابتدا برای پیگیری و بازنشر تصاویر و اخباری که ادعا میکرد در مورد کشتهشدگان آبان۱۳۹۸ است، شروع به فعالیت کرد، اما پس از آن در نقش یک منبع شایعات ضدنظام ایفای نقش میکرد. در جریان آشوبهای پس از مرگ مهسا امینی در پاییز سال جاری هم این نقش برجستهتر دنبال شد. عدد ۱۵۰۰ اشاره به ادعای رویترز در مورد تعداد کشتهشدگان اغتشاشات و اعتراضات آبان۱۳۹۸ دارد.
خبر دروغین و آمارسازی رویترز در مورد آبان ۹۸ و سپس اکانت- رسانه زدن به نام آن، در کنار سابقه کشتهسازی براندازان در آشوبهای مختلف، نشان میداد برنامهریزی برای جا انداختن این کشتهسازی هزارو ۵۰۰ تایی از قبل و به شکل هماهنگ انجام شده است. از سویی، هویت گردانندگان این اکانتها هم مشخص نیست و تاکنون تیم پشت پرده آن معرفی نشده است.
نکته جالب توجه آنکه بسیاری از رسانههای ضدایرانی غربی از این اکانت به عنوان منبع خبری استفاده میکردند و تصاویر و اخبار آن را مورد پوشش قرار میدادند. همین رویداد باعث اعتبار کاذب این اکانت نزد ضدانقلاب شد. بیبیسی، سیانان، گاردین، دویچه وله، رادیو فردا و صدای امریکا در مواردی اقدام به بازنشر مطالب این اکانت کرده بودند.
با این توضیحات و شناخت اجمالی این اکانت برانداز، حال میتوان جالب بودن این توئیت را که مدتی نیستیم، بیشتر درک کرد. یکی از آخرین سوژههای این اکانت و همفکران مجازی و رسانهایاش، ادعای دستگیری، شکنجه و به کما رفتن «حسن فیروزی» بود که تصاویر بدن مجروحش و فایل صوتی او از اوین هم منتشر کردند. با این حال با اعلام دستگاه قضایی ایران مبنی بر نبودن فردی به این نام در زندان و سپس دستگیری حسن فیروزی و افشای اینکه همه آنچه انجام شد، یک سناریو بوده، این اکانتها و رسانهها دچار شکست بدی شدند. همین ضربه برای رفتن به مرخصی اجباری کفایت میکرد.
از سویی، با نتیجه نگرفتن از آشوبها، طبیعی است که پروژه و صرف بودجه برای آن، حداقل تا مدتی متوقف شود. این اکانتها از «شنبه تغییر نظام» و «جمهوری اسلامی اولین برف امسال رو نمیبینه» رسیدند به «شرمنده یک مدتی نیستیم» و به نظر میرسد بودجه مربوط به این پروژه حداقل فعلاً به پایان رسیده است.
حال باید دید رسانههایی همچون بیبیسی و رادیوامریکا و غیره، به سکوت خود در مورد خداحافظی منبع خبریشان ادامه خواهند داد یا در این زمینه اطلاعرسانی خواهند کرد. مثلاً بیبیسی چرا در مورد هویت گردانندگان این اکانت گزارش نمیرود یا با افراد در زمینه چرایی تعطیلی آن مصاحبه ترتیب نمیدهد؟
منبع: تابناک
کلیدواژه: آلودگی هوا حسن فیروزی چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر خزانه جواهرات ملی ایران زلزله شدید خوی مرور روزنامه ها رهبر انقلاب گروسی آلودگی هوا حسن فیروزی چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر خزانه جواهرات ملی ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۶۲۲۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
موج بالای مهاجرت پرستاران؛ عمانیها ۶ برابر ایران حقوق میدهند | مقاومت عجیب با وجود کمبود پرستار!
سید محمد علوی، پرستار بالین و فعال صنفی حوزه پرستاران گفت: مشکلات معیشتی پرستاران و عدم اجرای تبدیل وضعیت آنها باعث شده که خیلی از آنها اقدام به مهاجرت کنند. حقوق و مزایای پرستارانی که به عمان مهاجرت کردهاند، ۶ برابر حقوق یک پرستار فعال در ایران است.
با آن که کشور با کمبود ۱۰۰ هزار پرستار مواجه است، وزارت بهداشت حاضر نیست حدود ۲۰ هزار پرستارِ طرحی را که طرح خود را گذراندهاند و در دوره کرونا نیز سنگ تمام گذاشتند، به کار گیرد.
همشهری آنلاین در گزارشی نوشت: پرستاری، یکی از مهمترین مشاغل است که مستقیما با سلامت و جان مردم سر و کار دارد اما مشکلات شغلی و معیشتی این گروه که هر سال تنها وعده بهبود آن از سوی مسئولان داده میشود، طاقت پرستاران را بریده است.
ساعتهای کاری زیاد، حجم سنگین کار، شیفتها و اضافهکاریهای اجباری و با دستمزد اندک، فرسایشی بودن این شغل، اجرا نشدن قوانین اصلاح حقوق و مزایا، تاخیرهای همیشگی در پرداخت معوقهها، کارانه های زیر یک میلیون تومان و حقوقهای ناچیز ۱۲ تا ۱۴ میلیون تومانی موجب شده که خیلی از پرستاران با وجود علاقه به حرفهشان و با این که در این زمینه تحصیلات و دانش دارند، عطای این شغل را به لقایش ببخشند.
طی سالهای اخیر شاهد چندین موج مهاجرت پرستاران از کشور و یا تغییر شغل آنها بودهایم. مشکلات شغلی پرستاران تا حدی طاقتفرسا شده که این روزها مدام خبر استعفای دسته جمعی آنها از مراکز درمانی را میخوانیم و میشنویم. هفته گذشته بود که ۴۳ نفر از پرستاران اتاق عمل و بیهوشی بیمارستان شهدای تجریش تهران استعفای دستهجمعی دادند. اواخر فروردین هم ۲۲ پرستار بیمارستان تخصصی طالقانی چالوس به صورت گروهی استعفا دادند. به این لیست باید پرستاران بیمارستان طالقانی آبادان و چند مرکز درمانی یزد را هم اضافه کرد که استعفای دستهجمعیشان در ماههای گذشته خبرساز شد. اتفاقی که در یک سال گذشته بارها در مراکز درمانی مختلف رخ داد.
۲۰ هزار پرستار طرحیِ بلاتکلیف
سوی دیگر این ماجرا پرستارانی هستند که دوره طرح خود را در دوران پاندمی کرونا گذراندند و وزارت بهداشت نیز قول جذب و استخدام آنها را داد، اما بعد از فروکش کردن کرونا به وعدههای خود عمل نکرد و آنها را به حال خود رها کرد. پرستارانی که جان خود را کف دست گرفتند و حتی تعداد زیادی از آنها به دلیل ابتلا به کرونا جان خود را از دست دادند.
سید محمد علوی، پرستار بالین و فعال صنفی حوزه پرستاران در گفتگویی به این موضوع اشاره میکند که با وجودِ کمبود بیش از ۱۰۰ هزار پرستار در کشور، وزارت بهداشت حاضر نیست ۲۰ هزار پرستار را که طرح خود را در دوره کرونا گذراندهاند و به پرستاران طرحی شناخته میشوند، جذب کند.
علوی میگوید: این پرستاران در دوره مخوف کرونا ایثار کردند و به جامعه خدمت کردند. آنها میتوانستند طرحشان را به تعویق بیندازند اما ازخودگذشتگی کردند و طرح خود را زودهنگام شروع کردند که کارها روی زمین نماند. ما تعداد زیادی دانشجوی ترم ۸ داشتیم که درسشان تمامنشده، طرحشان را شروع کردند و در دل کرونا رفتند.
پرستارانی که با سابقه ۲۰ ساله، شرکتی هستند
در دوره کرونا تعدادی از پرستاران به تازگی طرح خود را به اتمام رسانده بودند، اما مسئولان با دادن فراخوان و بستن قرادادهای کوتاهمدت ۶ ماهه و وعده استخدام و تامین امنیت شغلی، آنها را هم نگه داشتند. چون بیمارستانها به شدت دچار کمبود نیرو بود. این را علوی میگوید و ادامه میدهد: وعدهها باعث شد که خیلی از پرستارها با وجود اتمام طرحشان ماندند و کار کردند. اما بعد از پاندمی کرونا با کملطفی و بیمهری مسئولان مواجه شدند.
این فعال صنفی پرستاران میگوید: ما الان حدود ۲۰ هزار نیروی پرستار کارکشته داریم که ۴ سال درس خواندهاند و برادری خود را هم در بحران کرونا ثابت کردند، اما وزارت بهداشت آنها را به کار نمیگیرد. در این میان پرستارانی هم داریم که بیش از ۲۰ سال سابقه کار دارند، اما هنوز شرکتی هستند و تبدیل وضعیت نشدهاند.
از تغییر شغل تا مهاجرت به کشورهای عربی
میانگین حقوق پرستاران با در نظر گرفتن سابقه فعالیت آنها بین ۱۲ تا ۱۵ میلیون تومان است. این را فعال صنفی حوزه پرستاران میگوید و ادامه میدهد: پرستاران باید چند جا کار کنند تا بتوانند زندگی خود را بگذرانند. خیلی از آنها هم تغییر شغل دادهاند؛ در تاکسی اینترنتی کار میکنند، آنلاینشاپ زدهاند و ... . فقط هم معیشت پرستاران مشکل ندارد. ما همکار پزشک داریم که هنوز پروانه مطب خود را نگرفته و بعد از شیفت درمانگاه مسافرکشی میکند.
علوی میگوید: مشکلات معیشتی پرستاران و عدم اجرای تبدیل وضعیت آنها باعث شده که خیلی از آنها اقدام به مهاجرت کنند. حقوق و مزایای پرستارانی که به عمان مهاجرت کردهاند، ۶ برابر حقوق یک پرستارِ فعال در ایران است.
او میگوید: متاسفانه پرستارانِ کشورهای حاشیه خلیج فارس را ایران دارد تامین میکند. چون الان بیشترین مهاجرت پرستاران به کشورهای حاشیه خلیج فارس است. ما این همه نیرو تربیت نکردیم که راحت، آنها را به حاشیه خلیج فارس و اروپا و ... بفرستیم و خودمان دچار کمبود باشیم. مساله این است که کمبود پرستار در نهایت به سلامت مردم آسیب میزند. نه به کس دیگری.
هر ساعت اضافهکاری ۱۵ هزار تومان!
قانون تعرفه خدمات پرستاری، یکی از قوانین اصلاح حقوق پرستاران بود که در سال ۱۳۸۶ به تصویب رسید اما هرگز عملیاتی نشد. تا این که در سال ۱۴۰۰ خود مقام معظم رهبری ورود کردند. با این حال این قانون هرگز به سرانجام نرسید. فعال صنفی حوزه پرستاران میگوید: این قانون که گفته میشود اجرایی شده، با چیزی که در شیوهنامه آن آمده است، خیلی تفاوت دارد. درواقع فقط دارند کارانه ادوار قبل را به اسم تعرفه خدمات پرستاری پرداخت میکنند. الان بیشترین مهاجرت پرستاران به کشورهای حاشیه خلیج فارس است. ما این همه نیرو تربیت نکردیم که راحت، آنها را به حاشیه خلیج فارس و اروپا و ... بفرستیم
علوی توضیح میدهد: تعرفه خدمات پرستاری، یک قانون است که دهها بار از سوی خود حاکمیت ضمانت اجرایی گرفته است. مقام معظم رهبری بارها در روزهای پرستارِ سالهای مختلف به مسئولان تاکید کردند که این قانون را اجرا کنند. با این حال این قانون هنوز اجرا نشده است. یکی از تاکیدهای رهبری این بود که: «با کادر سلامت ایام کرونا نباید مانند کارگر فصلی رفتار شود.» اما متاسفانه وزارت بهداشت دقیقا فصلی برخورد کرد و بعد رفع نیازش در دوره کرونا به آنها گفت: «به سلامت»!
به گفته علوی، هر پرستار علاوه بر ۱۷۰ تا ۱۸۰ ساعت کار موظفی در ماه، باید ۱۵۰ تا ۲۰۰ ساعت هم اضافهکاری داشته باشد. اما مبنای پرداخت هر ساعت اضافهکاری آنها فقط ۱۵ هزار تومان است! آیا این مبلغ با این حجم از فشار کار و فرسایشی بودن این شغل عادلانه است؟ این نشان میدهد که نظام پرداخت وزارت بهداشت نیاز به بازنگری جدی دارد.
لزوم احیای قانون حمایت از مدافعان سلامتِ ایام کرونا
وزارت بهداشت به تازگی اعلام کرده که در سال ۱۴۰۳ قصد استخدام ۲۵ هزار نیرو را دارد. در این میان، تعدادی از فعالان صنفی پرستاری در نامهای به ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری از او خواستهاند که برای حل مشکل شغلی پرستاران، طرح استفساریهای به مجلس ارائه دهد و این استفساریه پس از دریافت موافقت مجلس، به وزرات بهداشت ابلاغ شود و دستور دهد که وزارت بهداشت از منابع مالی خود، پرستاران طرحی را به کارگیری کند. هر پرستار علاوه بر ۱۷۰ تا ۱۸۰ ساعت کار موظفی، ماهانه باید ۱۵۰ تا ۲۰۰ ساعت هم اضافهکاری داشته باشد. اما مبنای پرداخت هر ساعت اضافهکاری فقط ۱۵ هزار تومان است!
علوی میگوید: وزارت بهداشت هم توان اجرایی این کار را دارد و هم پولش را. حتی اصرار داریم که این استفساریه در لایحه بودجه سالانه هم گنجانده شود. اگر این اتفاق رخ دهد، گام بزرگی در جهت کاهش مشکلات جامعه پرستاری برداشته خواهد شد.
این فعال صنفی حوزه پرستاران میگوید: درضمن ما قانونی داریم که در دوران کرونا به نام قانون "حمایت از ایثارگران و مدافعان سلامت در ایام کرونا" که در ستاد ملی کرونا وضع شد. خواسته ما احیای این قانون است. البته بدون برگزاری هیچ آزمونی برای پرستاران. آزمون این نیروها همان کرونا بود و نیاز نیست دوباره در آزمونی شرکت کنند. حتی اگر مهارت نداشتند، در دوره کرونا کاملا کارآزموده و کارشناس شدند و اتفاقا الان به درد دسیستم میخورند.